...جوان 2... آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نام های ایرانی و معانی آن ها
پارمین: تکهای از بلور، نام همسر داریوش هخامنشی
پارمیدا: مترادف : پارمیس، پر دانش و دانا، پر مهر و پرعهدوپیمان، بهشت کوچک، دختر باران(عروس باران) پارسا : پاکدامن، زاهد پاکان : پاکها - نامی کردی پاکتن : نیکو چهر پاکیزه تن پاکدخت : دختر پاک پانته آ : زن زیبای شوشی.همسر آرتاداس که مادها او را به کورش هدیه کردند اما نپذیرفت پدرام : آراسته، نیکو، شاد پرتو : روشن، تابش پرشنگ : تابش، آتشپاره پرتو : روشن، تابش، فروغ پوروچیستا : دختر دانا - نام دختر کوچک زرتشت گرامی و همسر جاماسپ پرستو : پرنده مهاجر پرویز : پیروز - لقب خسرو دوم، پادشاه ساسانی پروین : (پَرو + ین) واژه «پَرو» در «پروانه و پروین» به معنای «پر» است و «پروین» یعنی " به ظرافت و زیبایی پر، دختر زیبا و با ظرافت یا دختر سفید روی و زیبا / پروین اعتصامی موجب ماندگاری این نام شد و اغلب کسانی که این نام را دارند از افراد تحصیل کرده و محترم در جامعه هستند همانند پزشکان، معلمان و اساتید، هنرمندان و فرزانگان و نویسنگان / واژه پروین در خوشه پروین نام مجموعهای از ستارگان است که با عُنقود ثُـرَیّـــا در عربی برابری میکند. پردیس : بهشت، باغ و بستان پرهام : پرهام یکی از قدیمی ترین نامهای پارسی باستانی (مخفف پیر همه) و به معنی فرشته خوبی است. همچنین نام پارسی و کهن یکی از پیامبران اوللعزم است، قبل از آنکه با نام حضرت ابراهیم و از طریق قرآن به ایرانیان معرفی گردد. پژمان : افسرده، غمگین پژوا : بیم و هراس پژواک: انعکاس صدا، طنین پرنیا : پارچه حریر پشنگ : میله آهنی - نام پدرافراسیاب پروانه : (پرو + انه = پروانه / به مانند پر یا به ظرافت و زیبایی و سفیدی پر پرندگان)حشرهای زیبا که خود را به شعله میزند پرسام:پهلوان.مانند سام پری : فرشته پریچهر : زیبا روی -دارای چهرهای به زیبایی پری- نام همسر جمشید شاه پریدخت : دختر پری، همسر سام نریمان و مادر زال پریسا : همچون پری = پری افسای.افسون کننده حور و پری پرناز: پری ناز دار پریوش : پری روی، فرشته روی پریا : کبوتر بال شکستهای که به دنبال آشیانه میگردد. پوپک : هدهد پوران : جانشین، یادگار پوراندخت : نام دختر خسروپرویز پوریا : پهلوان محمد خوارزمی ملقب به پوریای ولی و برگرفته از نام قدیمی پوربای (پور=پسر و بای=مرد بزرگ یا رئیس) که به شکل امروزی آن، پوریا تغییر کرده و به معنی پسر مرد بزرگ یا پسر رئیس میباشد. پولاد : آهن سخت و کوبیده، نام پهلوان ایرانی زمان کیقباد پویا : سرشار از زندگی پویان : رونده و دونده - جستجو کننده - دکتر امیر پرویز پویان، رهبر نهضت سیاهکل پونه : گیاهی خوش عطر و بو که در کنار جویها میروید. پیام : الهام، وحی، پیغام پیروز: کامیاب، فاتح، نام چند نفر از پادشاهان ساسانی پیمان : عهد، قول وقرار - عنوان اسامی مردان در فارسی دری پرسام:پهلوان.مانند سام ت تابان : تابنده، منور تاباندخت : دختر تابناک تاجی : تاجدار، نام و عنوانی در فارسی دری تارا : یک دسته ستاره، تور قرمز رنگی که عروس بر سر دارد(کردی)، الهه محافظ و نگهدارنده (هند و اروپایی)، مدینه فاضله (ایرلندی)، تاراز :نام یکی ازقله های زاگرس (نامی بختیاری) تاویار : آتشبان - نامی کردی ترانه : زیبا و صاحب جمال، سرود، نغمه تناز : نازنین، با ناز و کرشمه - نامی کردی توران : نام دختر خسروپرویز - سرزمین تور توراندخت : دختری از توران تورج : دلاور، یکی از سه پسر فریدون شاه تورنگ : خروس صحرایی، قرقاول توفان : باد سخت توژال : برف اندک - نامی کردی تیر داد : داده تیر، اشک دوم پادشاه اشکانی تیام :چشمهایم(استعاره ازعزیزم) نامی بختیاری تینا : گل، نامی کردی تینو : تشنه، نامی کردی ج جابان : سردار ایرانی یزدگرد جامین : اسم یکی از قهرمانان ایران زمین، نامی کردی جاماسب : وزیر گشتاسب که با دختر زرتشت ازدواج کرد جاوید : پایدار، همیشگی جریره : نام دختر پیران ویسه که همسر سیاوش شد. جمشید : پسر طهمورث چهارمین پادشاه پیشدادی جوان : برنا، دلیر، شاداب جویا : جوینده - پهلوان مازندرانی بود که بدست رستم کشته شد. جهان : دنیا، عالم، گیتی، کیهان جهانبخت : شانس و اقبال جهان جهانبخش : بخشنده جهان جهاندار : نگهبان جهان جهانشاه : شاه جهان - نام یکی از امپراتوران مغول جهانگیر : فاتح جهان - نام پسر رستم جهان بانو : بانوی جهان، ملکه جهان جهاندخت : دختر گیتی جهان ناز : مایه فخر عالم جیران : آهو، نامی ترکی چ چابک : زرنگ، چالاک چالاک : سریع و زبردست چاوش : پیشرو و پیش قراول کاروان چترا : دوازدهمین پادشاه سلسله ماد چوبین : کنیه و لقب بهرام چوبین سردار انوشیروان چهرزاد : نام دختر بهمن است که سی سال پادشاهی کرد نظرات شما عزیزان: پيوندها
|